در این راستا چیزی که همیشه به ذهن آمده است خداوند هیچ موجود زنده ای را منفور خلق نکرده است پس چرا برخی انسانها بعضی از
حیواناتی را که خدا خلق کرده است منفور می شمارند خداوند هر موجودی را که خلق می کند بهانه ای برای خلقت آن دارد وچه بسا اگر نسل آن حیوان از بین برود چرخه حیات به خطر بیافتد پس چه زیباست که هیچ حیوانی را که آفریده خداست منفور جلوه ندهیم هر چند که به نظر ما زیانکار باشد از جمله پرندگانی که
درزمان های اخیر چهره خوبی برای مردم عصر ما نداشته است
جغد است که معمولا دیدن آن را خوش یمن ندانسته اند واینکه ریشه این باور از چه زمانی به اعتقادات وباورهای ما نفوذ کرده است را نمیدانیم ولی نکته مسلم این است که این
پرنده همواره
در ایران باستان مورد توجه وعطوفت ادیانی چون زرتشتی ها قرار گرفته است این مرغ
در اوستا کتاب دینی زرتشتیان به نام اشوزشت aso –zusht به معنای مرغ دوست داشته شده آمده است ونام علمی آن مرغ بهمن یا بوف یا
جغد آمده است و
در کتاب پهلوی بندهش به نام کرشیفت آمده است نام دینی آن
در اوستا وآن هم
در وندیداد کتاب قانون زرتشتیان یک بار آمده است هنگامی که این مرغ سخن می گوید دیوان از آنجا بگریزند و
در آنجا بنه نکنند مطابق با آنچه
در وندیداد وکتابهای زرتشتیان آمده است هر گاه مو وناخن بلند بریده شده فردی که پلید وناپاک بوده است دور ریخته وپراکنده شود مرتکب گناهی بزرگ شده است وبرای آن آدابی
در نظر گرفته شده است اما ربط این باور زرتشتیان به
پرنده جغد آن است که گفته می شود همواره باید این ناخن ها وموهای بریده شده را
در گودالی یا شکافی ریخته شود تا پیشکش به مرغ اشوزوشت شود وبا آنها سلاحی بسازد برای جنگ با دیوان ,